پایگاه خبری خیرین به نقل از کمیته امداد

زهرا درآخرین روزهای تابستان سال ۱۳۵۱ به جمع خانواده باقری پیوست.دخترکی باهوش، پر جنب و جوش، سالم و با استعداد بود. سرزنده و شاد بازی می کرد؛ می دوید و بازیگوش تر از هم سن و سالان خود بود؛ تا اینکه کم کم آثار بیماری در زهرا پدیدار شد. مادر و پدر او هیچ فکر نمی کردند بیماری که زهرا به آن مبتلا شده فلج اطفال باشد. بیماری که زندگی اش را تحت الشعاع قرار می داد اما، این دخترک باهوش بدون توجه به بیماری و معلولیتش، به زندگی روزمره ادامه می داد. حتی می توان گفت با انگیزه تر از اطرافیانش که از سلامتی کامل برخوردار بودند. همین دید مثبت به زندگی باعث شد تا زهرا تحصیلاتش را با موفقیت تا مقطع کارشناسی الکترونیک دانشگاه شیراز پشت سر بگذارد.
پس از اتمام تحصیلات به خواستگاری پسر عمه اش جواب مثبت داد و راهی خانه بخت شد. زندگی با عشق آغاز شد و روال عادی را پشت سر می گذاشت تا زمانیکه معلولیت پاهای زهرا با زایمان فزرند دومش شدت گرفت. همسر عاشق پیشه که با اصرار و خواستگاری پیاپی در باغ سبز نشان زهرا داده بود؛ یکباره غیب می شود و او را با ۲ کودک تنها می گذارد.
زهرا با روحیه ای که از خود سراغ داشت نمی بایست دست روی دست می گذاشت. اکنون مرد و زن زندگی سه نفره شان، خودش بود. درست است که زهرا معلولیت را محدودیت نمی دید اما جامعه دقیقا دید برعکسی داشت و بستر مناسبی را جهت کار برای او فراهم نکرد.
با یک نیاز سنجی در بازار کار به این نتیجه رسید که شرکت خدماتی و تامین نیروی انسانی تاسیس کند. به پیشنهاد یکی از دوستانش به کمیته امداد استان مراجعه و با مشاورین اشتغال صحبت کرد. با توجه به پیشنهاد و بازدهی طرح ارائه شده، مورد حمایت کمیته امداد قرار گرفت و با دریافت وام اشتغال شرکت خدماتی خود را تاسیس کرد.
تاکنون زهرا مدت ۱۲ سال است که در این کار مشغول بوده و توانسته برای ۱۳۰ نفر از زنان سرپرست خانوار شغل ایجاد کند.